خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

توجه: در صورتی که فایل دارای ایراد است یا حقوق نویسنده رعایت نشده با ما تماس بگیرید

گت بلاگز اخبار اجتماعی روزی که زمین ما را ببلعد

هر روز که سرِ زمین می‌آیم، فکر می‌کنم آخرین روز است و بالاخره یک روز توی زمین فرو می‌روم. زمین مرا می‌بلعد و می‌برد. 

روزی که زمین ما را ببلعد

روزی که زمین ما را ببلعد

عبارات مهم : ایران

هر روز که سرِ زمین می آیم، فکر می کنم آخرین روز است و بالاخره یک روز توی زمین فرو می روم. زمین مرا می بلعد و می برد.

به گزارش کشور عزیزمان ایران ؛«مرد، کلاه نمدی سرش گذاشته و پشت تراکتور نشسته و زمین را شخم می زند. تا چشم کار می کند زمین خشک و بی آب و علف می بینی؛ جایی که اهالی می گویند روزی سرسبز بوده. در حوالی یکی از فروچاله های استان همدان در نزدیکی روستای «کردآباد» کبودرآهنگ هستم. شاید جهت نخستین بار است که نام فروچاله را می شنوید و از خودتان می پرسید فروچاله اصلاً چیست؟ بعد بگذارید قبل از این که داستان وحشت و لرز مردم و اثرات زیست محیطی و معیشتی فروچاله ها در روستاهای کردآباد، خلعت آباد و نوآباد را برایتان بگویم، تعریف راحت ای از فروچاله بدهم. به گفته کارشناسان محیط زیست، هنگامی که زمین به علت ته کشیدن سفره زیرزمینی به یکباره فرو می ریزد، فروچاله شکل می گیرد. شاید حتی تصور فرو ریختن زمین هم برایتان سخت باشد؛ فکر کنید ساختمانی چند طبقه فرو بریزد، حالا در فروچاله دقیقاً بر تصویر این اتفاق رخ می دهد. زمین فرو می رود و در کمال ناباوری حفره ای عمیق دهان باز می کند. پدیده ای که ۱۴ استان کشور عزیزمان ایران با آن روبه روست و آن طور که کارشناسان می گویند، همدان با داشتن ۲۴ فروچاله از مناطق آسیب دیده کشور عزیزمان ایران محسوب می شود.

محیط فروچاله ای که در نزدیکی روستای کردآباد در شهرستان کبودرآهنگ و در ۷ کیلومتری نیروگاه شهید مفتح همدان ایجاد شده است ۴۵متر و عمق آن ۲۵ متر برآورد شده. با کمک همراه محلی ام جهت دیدن فروچاله ها راهی این دِه می شویم. دست کم چند فروچاله در جهت هم قرار دارند و با فاصله اندکی قابل مشاهده اند. دیدن یک چاله بزرگ که شاید صدها بار کامیون هم نتواند پرش کند، متحیرم می کند. چطور ممکن است زمین این طور خالی شود؟ دلیلش کاملاً مشخص هست؛ مصرف بی رویه آب بویژه در بخش کشاورزی و صنعتی، حفر چاه های مجاز و غیر مجاز در چند دهه. شاید هم همه اینها را از قبل می دانسته اید ولی دیدن چاله ای به این بزرگی باز هم حیرت انگیز است.

روزی که زمین ما را ببلعد

محلی ها می گویند دور تا دور یکی از بزرگ ترین فروچاله ها را داربست فلزی بسته بودند که هرگز عابر یا کشاورزی در آن سقوط کند ولی شبانه آن را دزدیدند و تنها پایه هایش در دل خاک به جا مانده. حالا دور تا دور فروچاله را خاک ریخته اند و این تابلو به چشم می خورد: «خطر سقوط در فروچاله.» زمین دور و بر فروچاله هم سست به نظر می رسد. کشاورزانی که کنارم ایستاده اند، می گویند هر لحظه ممکن است زمین فرو برود. از همان جایی که ایستاده ایم اتوبان پایتخت کشور عزیزمان ایران – همدان را می توان دید. می گویند از کجا معلوم که یک مرتبه اتوبان پایتخت کشور عزیزمان ایران – همدان فرو نرود و کلی ماشین، اتوبوس و مسافرانش قربانی نشوند؟

مسیح الله و یک کشاورز کردآبادی دیگر درست بالای سر فروچاله می ایستند و برایم از روزی می گویند که این فروچاله عمیق درست شد. می گویند: «نمی دانی قیامتی بود… هنوز دوماه نشده. یک چوپان گله اش را جهت آیا آورده بود و سنگی پرتاب می کند تا گوسفندهایش را یک سمت دیگر براند. ولی یکهو صدایی می آید و می بیند که خاک یکباره پایین می رود. زبانش تا مدت ها بند آمده بود بنده خدا! چند ساعتی گذشت آب به صورتش زدند تا به هوش آمد. این فروچاله توی زمین همولایتی مان هست. بیچاره مانده چکار کند با این چاله؟ حالا خوب شد فرو نرفت، همه جا فیلمش هست، ندیدی؟»

هر روز که سرِ زمین می‌آیم، فکر می‌کنم آخرین روز است و بالاخره یک روز توی زمین فرو می‌روم. زمین مرا می‌بلعد و می‌برد. 

مسیح الله یک گل آفتابگردان دستم می دهد و می گوید آمده اند به زمین هایشان سری بزنند؛ هر چند به قول خودشان از کشاورزی چیزی برایشان باقی نمانده. این روزها آنها هم مثل اغلب کردآبادی ها زندگی ارزش را با خیاطی می گذرانند. هفت – هشت هکتاری زمین دارند و جزو معدود افرادی هستند که چاه عمیق دارند: «الان که اجازه حفر چاه نمی دهند، جهت ما هم قدیمی هست. در هفته ۱۲ ساعت آب داریم. بوستان می کاریم، صیفی جات، هندوانه، خربزه و… این بلا را این نیروگاه سرمان آورد.»

اشاره ارزش به نیروگاه حرارتی شهید مفتح همدان در دشت کبودرآهنگ و در ۴۵کیلومتری بزرگراه همدان – پایتخت کشور عزیزمان ایران هست. زیاد محلی ها معتقدند وجود این نیروگاه و حفر چاه های عمیق باعث شده است خشکسالی در منطقه جدی شود و فروچاله ها شکل بگیرند. هر چند خیلی های دیگر معتقدند حفر چاه های عمیق به وسیله کشاورزان موجب این اتفاق ها شده، بعضی هم معتقدند همه این موارد دست به دست هم داده و حالا باید فکری برایش کرد.

یکی از اهالی می گوید: «این نیروگاه آن قدر چاه های عمیق زد که زندگی همه مان را نابود کرد و این بلا سر زمین هایمان آمد. زن خیال نکنید، فقط همین فروچاله هاست؛ اینجا را بگیرید بروید ۱۳ تا ۱۴ تا همین جوری می بینید.» راست می گوید یکی دیگر از فروچاله ها در چند صدمتری مان واقع شده است است و پر از آب شده. می گویند تصویر العمل معکوس زمین است و گاهی چاله ها از آب پر می شود. در چند فروچاله دیگر آشغال ریخته اند.

روزی که زمین ما را ببلعد

با این کم آبی هنوز هندوانه می کارید؟

نه کم می کاریم، اندازه خودمان شاید صد کیلو برداشت کنیم.

هر روز که سرِ زمین می‌آیم، فکر می‌کنم آخرین روز است و بالاخره یک روز توی زمین فرو می‌روم. زمین مرا می‌بلعد و می‌برد. 

زندگی تان فقط با کشاورزی می گذرد؟

ما گاو و گوسفند هم داریم ولی کلاً کشاورزی نابود شده. این نیروگاه برق، آب اینجا را کشید. سیصد و خرده ای چاه عمیق دارد. برق سمت کرمانشاه را تأمین می کند، جایش اینجا نبود. زندگی مان روبه راه بود. ۲۰ سال پیش این نیروگاه را زدند و نابودمان کردند.

مسیح الله و همراهش هم زیاد خیاطی می کنند مثل اغلب کردآبادی ها که پایتخت کشور عزیزمان ایران خیاطی یاد گرفته اند و بعد مهاجرت معکوس کرده اند. بیشترشان دو سه سالی پایتخت کشور عزیزمان ایران می مانند و بعد از آموختن فوت و فن کار برمی گردند: «الان همه کردآبادی ها خیاطی بلدند از زن و فرزند و همه. خیلی از روستاهای اطراف هم که از کم آبی لطمه دیدند، رفتند سراغ خیاطی؛ مثل پروران، داق داق آباد و…»

روزی که زمین ما را ببلعد

دو کشاورز دیگر روی تراکتور نشسته اند. جو می کارند و در حال شخم زدن زمین هستند: «ما اصلاً بدبخت شدیم. من یک هکتار زمین دارم قبلاً دوتن، سه تن برداشت می کردم. الان فوقش محصول مان ۵۰۰ کیلو باشد. این ضرر است دیگر. الان کشاورزی دیم هست. یعنی توکل به خدا؛ اگر ببارد که باریده و نبارید هم هیچی.»

به روستای کردآباد سری می زنم. همان روستایی که ساکنانش به خاطر خشکسالی به خیاطی روی آورده اند. در هر چند قدم می توانی یک تولیدی یا کارگاه لباس ببینی. به قول خودشان همین الان ۳۲۰ تولیدی در کردآباد وجود دارد. در و دیوار خیلی از طویله های سابق سفید شده است و از آن کارگاه خیاطی سربرآورده. وحشت و لرز از فرورفتن زمین تقریباً در دل زیاد اهالی هست.

هادی قندی قبلاً کشاورز بوده و الان در کردآباد تولیدی دارد: «کشاورزی را کنار گذاشتم. این روزها پارچه می خرم و برش می زنم. لباس ها را به تهران، شیراز و سایر شهرها می فرستم. ولی آنهایی که کسب و کارشان کشاورزی است همه لطمه دیدند. ما خودمان دو تا چاه عمق داشتیم ولی الان صحرا، برهوت هست. نیروگاه را عمداً آوردند کار ما تعطیل شود. شک نکنید فروچاله ها هم به خاطر برداشت بی رویه آب همین نیروگاه هست. فروچاله ها خیلی سریع می رسند به منزل هایمان. چون همه ارزش مماس یکدیگرند. ما می گوییم حتماً اتوبان پایتخت کشور عزیزمان ایران – همدان را می گیرد. زمین نشست کرده و هر سال سه جا فرو می رود.»

کردآبادی ها تقریباً داستان مشابهی دارند؛ با این همه اهالی روستاهای اطراف معتقدند آنها تا حدی توانسته اند زمین های کشاورزی ارزش را حفظ کنند. نوآبادی ها و خلعت آبادی ها را باید ببینی که کاملاً بی خیال کشاورزی شده است اند.

در ورودی خلعت آباد تا چشم کار می کند، ماشین های سنگین می بینی. خلعت آبادی ها هم به جای کشاورزی، کار کردن روی ماشین های سنگین را گزینش کرده اند. می گویند چه کنند، باید یک جوری خرج و مخارج زندگی ارزش را دربیاورند. مرد پشت ماشینش چرت می زند: «دو هکتار زمین داشتم دیگر آب نبود بی خیالش شدم. دیم هم آن قدر است که کفاف یک ماه زندگی مان را بدهد. فروچاله ها را هم که دیدی؛ کی است که زمین دهان باز کند و همه مان را ببلعد! ولی چه کسی به ما اهمیت می دهد؟»

زن خلعت آبادی می گوید: «اصلاً خیلی شب ها زمین می لرزد. فروچاله ها را دیده ای؟ یک نفر بالای سر فروچاله برود تا آخر عمرش از کابوس خوابش نمی برد، بعد این چاله ها درست بیخ گوش ما درست شده است و می گویند فکرش را هم نکنید. آب مان هم که بوی گازوییل می دهد، مردها رفتند سراغ کار با کامیون، گفتیم عیب ندارد ولی مسئله یکی – دو تا که نیست؟»

مهناز شهبازی، دهیار خلعت آباد در گفت وگو با ما می گوید: «چاه ها را آزمایش کردیم آلوده نیستند. ولی آب خلعت آباد کدر شده. ۹۰ درصد کشاورزان اینجا بدون کار شده است اند و ۱۰درصدی هم که کشاورزی می کنند، زمین کردآبادی ها را اجاره کرده اند و بقیه توی کار ماشین های سنگین هستند. این فروچاله خیلی نزدیک خلعت آباد است و جو روانی بد و پر وحشتی بین مردم درست کرده. هر چند همه تلاش مان را جهت آرامش اهالی به کار می بریم.»

نوآباد آخرین روستایی است که به آن سر می زنم. یکی دیگر از روستاهایی که در نزدیکی فروچاله ها واقع شده است است و خشکسالی و بی آبی کاملاً نابودش کرده. نوآباد تقریباً خالی از سکنه است و در یک ظهر پاییزی کاملاً متروکه به نظر می رسد.

حمیدرضا جعفری از اهالی نوآباد برایم می گوید: «الان ۱۰ سالی است نوآبادی ها بی خیال کشاورزی شده است اند. ما چاه زدیم ولی جواب نداد، آب درنیامد. اگر هم تعدادی کشاورزی می کنند، دیم هست. آن هم فایده ندارد و آن قدر کم است که اصلاً قابل دیدن نیست. همان هفت – هشت چاهی هم که بود خشک شده. اصلاً دیگر کشاورزی جواب نمی دهد. بیشتری ها از نوآباد رفته اند. اگر ما هم امکانات داشتیم می رفتیم. من هم این روزها خیاطی می کنم.»

یکی دیگر از اهالی روستای تقریباً خالی از سکنه می گوید: «گندم و یونجه می کاشتیم ولی دیگر آبی نمانده که بخواهیم کشاورزی کنیم. فروچاله از زمین های ما نسبتاً دور هست. خلاصه به ما هم می رسد. همه می ترسند از این اوضاع. ولی جایی نداریم، چاره ای نداریم، مجبوریم همین جا بمانیم، بسوزیم و بسازیم.»

اما بشنویم از کارشناسان استان همدان و بحث فروچاله هایش. عضو هیأت علمی گروه زمین شناسی دانشگاه بوعلی سینا با هشدار این که فروچاله روستای کِردآباد کبودرآهنگ نخستین فروچاله استان نبوده و آخرین هم نخواهد بود در گفت وگویی تأکید کرده: «من اگر جای استاندار بودم، شب ها خوابم نمی برد.»

دکتر محمدحسین قبادی با تأکید بر این که مسئولان با ایجاد هر فروچاله ابراز نگرانی می کنند و بعد عنوان به فراموشی سپرده می شود تا زمانی که اتفاق بعدی رخ دهد: «تشویق به مهاجرت روستاییان از این منطقه اولویت دارد؛ آیا که این پدیده تهدیدی جدی جهت جان ساکنان منطقه است.»

ابوالقاسم سوزنچی، مدیر منزل کشاورز استان همدان و حامی آب هم در گفت وگو با ما می گوید: «این طور که محلی ها می گویند، همه پرسشها منطقه و فروچاله ها به خاطر نیروگاه شهید مفتح نیست. هر چند طرح این نیروگاه قبل از انقلاب داده شد و مدیر شرکت جهاد کشاورزی وقت هم شدیداً با آن مخالفت کرد تا این که در دوره دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی افتتاح شد. هر برج خنک کننده این نیروگاه ۱۳۱ لیتر آب در ثانیه مصرف می کند و اگر ۴برج آن کار کند ۵۲۴ لیتر آب در ثانیه مصرف می شود. البته این نیروگاه دائماً در حال کار نیست و هنگامی که نیاز باشد دو تا چهار خنک کننده اش به کار می افتد. شایعات راجع به چاه های عمیق آن هم صحیح نیست و جمع چاه های عمیقش ۱۵ حلقه هست. من این اطلاعات را به عنوان یک کشاورز به شما می دهم ولی تأیید هم می کنم که چاه های این نیروگاه ۲۴ساعته کار می کنند؛ در حالی که چاه های کشاورزان ۳ هزار و ۵۰۰ ساعت در سال کار می کنند و عملاً نیروگاه ۴ برابر کشاورزی آب برداشت می کند.»

او تأکید می کند: در حوزه «فامنین» و دشت «قهاوند» هزار و ۵۰۰ چاه غیر مجاز به وسیله کشاورزان و دیگران ایجاد شده. همین طور دو کارخانه فولاد هم در این منطقه تأسیس شده است و همه اینها به تخریب خاک انجامیده و فروچاله درست کرده. حتی اگر طوفان بیاید و این فروچاله ها را به فرض محال پر کند، باز هم این خاک توانایی کشت و کار ندارد؛ آیا که هسته های مرکزی خاک نابود شده است هست. من می گویم دیگر وقت بیان درد گذشته و دنبال مقصر گشتن هم فایده ای ندارد. همه در ایجاد این اوضاع در استان همدان مقصر بوده اند و الان هم همه با هم باید فکری به حال آن کنیم.

کشاورز همدانی همان طور که زمینش را شخم می زند، می گوید کاش همه به این فکر کنند که روزی ممکن است زمین ما را ببلعد. اگر این طوری شود، شاید چند دقیقه هم شده است جدی به ما فکر کنند این که اینجا اصلاً شرایط خوبی ندارد.»

واژه های کلیدی: ایران | خیاطی | همدان | داستان | کشاورزی | نیروگاه | کشاورزی | اخبار اجتماعی


دانلود


دانلود فایل ها

نویسنده : getblogs

کتاب زبان اصلی J.R.R

دانلود کتاب لاتین

خرید کتاب لاتین

خرید مانگا

خرید کتاب از گوگل بوکز

دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز

دانلود رایگان کتاب از آمازون

دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز

کتاب روانشناسی به انگلیسی

کتاب زبان اصلی

کتاب خارجی

رفتن به نوار ابزار